اخبار داخلی /

تهرانگردی (گذر ارگ)

تهرانگردی (گذر ارگ)
تهرانگردی (گذر ارگ)
تاریخ انتشار : 1395/08/23

مجموعه گلستان که نامش همیشه با سلسله قاجار همراه بوده در زمان شاه عباس صفوی ساخته شد و در زمان کریمخان زند با اضافه شدن دیوان خانه به آن، سر و شکلش به کلی عوض شد، اما اهمیت واقعی این مجموعه به دوران آغامحمدخان قاجار برمی گردد. آغامحمدخان بعد از غلبه بر لطفعلی خان زند در نوروز سال بعد در این کاخ تاجگذاری کرد و با این حرکت اهمیت ارگ سلطنتی گلستان را افزایش داد. بعد از او فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه هم همین رویه را پیش گرفتند و جشن های تاجگذاری را در این کاخ برگزار کردند.

ناصرالدین شاه به واسطه سفرهایی که به اروپا داشت تحت تاثیر معماری غربی، تغییرات زیادی در کاخ گلستان به وجود آورد. دوره ناصرالدین شاه آخرین دورانی بود که کاخ گلستان تغییرات عظیم ساختاری را به خود دید. در دوره سه پادشاه آخر قاجار، ارگ سلطنتی کم و بیش ظاهر خود را حفظ کرد و شاهد تاجگذاری پهلوی اول و دوم هم بود.

این بنا در زمان پهلوی، جهت مراسم رسمی و محل اقامت روسای جمهور و مهمانان ویژه خارجی استفاده می‌شد. با این حال قسمت‌هایی از آن در این زمان تخریب گردید. منظره‌ای از کاخ گلستان در یک سوی اسکناس‌های پنج هزار ریالی از سال ۱۳۴۸ ش تا سال ۱۳۵۷ چاپ و نشر می‌شد.

نگارخانه هم بخشی از حوض‌خانه طبقه زیرین تالار سلام است که برای ارائه آثار نقاشی هنرمندان ایران در دوره قاجار اختصاص یافته است و شما می‌توانید آثار کمال الملک را در نگارخانه ببینید.

عمارت بادگیر هم یکی دیگر از این دیدنی‌ها است. تالار این عمارت دارای نقاشی و آیینه‌کاری‌های جذابی است. اما وجه تسمیه این عمارت به دلیل چهار بادگیر بلندی است که با کاشی‌های آبی، سیاه، زرد، معرق و قبه‌های زرین تزیین شده است.

اما در ضلع شرقی مجموعه کاخ گلستان عمارتی 5 طبقه موسوم به شمس‌العماره را می‌بینید که طبقه چهارم و پنجم آن به صورت دو برج مجزا از هم قرار دارد. در واقع ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر خود به اروپا و تحت تاثیر ساختمان‌های بلند فرنگی به فکر احداث بنایی مرتفع در تهران افتاد. این بنا از لحاظ نقشه و نیز تنوع تزیینات داخلی آن و حتی شکل ظاهری، بی‌نظیر و نمونه‌ای کامل از معماری و هنر تزیینات داخلی ایران است.

تخت مرمر

اين تخت كه از 65 قطعه مرمر بزرگ و كوچك تشكيل يافته،میرزابابای شیرازی نقاشباشی آن را طراحی كرده، و سرپرستی حجاری به عهده استاد محمدابراهيم اصفهانی بوده است. معماری و تزئينات اين ايوان در دوره فتحعلی شاه وناصرالدين شاه تغييرات زیادی كرد تا به شكل امروزی درآمد.اين ايوان در دوره قاجار محل به تخت نشستن پادشاهان وبرگزاری مراسم و اعياد رسمی بود.

ایوان تخت مرمر قدیمی ترین بنا در کاخ گلستان  می باشد  که ساخت  آن به دوران کریم خان زند (تابستان 1173هجری قمری برابر 1130هجری شمسی، 1801 میلادی) برمی گردد. ایوان تخت مرمر جایگاهی است که پادشاهان قاجار در این مکان به مراسم سلام می نشستند و طبقات مختلف مردم را در مواقع خاص بار عام می دادند .  سابقه این رسم چند هزار ساله  را می توان در دوران هخامنشیان " بار عام داریوش در تخت جمشید " جستجو نمود. تالار صد ستون تخت جمشید، ایوان عظیم مدائن، ایوان چهل ستون اصفهان، ایوان نادری قزوین و ایوان دیوانخانه ایروان ارمنستان نیز عملکرد مشابه با این عمارت داشته است.آخربن بار عام در ایوان تخت مرمر، در زمان رضاشاه پهلوی (1304هجری شمسی ، 1926میلادی ) به انجام رسیده است.

تخت مرمر در سال 1221هجری قمری (1178هجری شمسی -1806میلادی ) به دستور فتحعلی شاه قاجار از مرغوبترین سنگ مرمر معادن یزد در اصفهان حجاری شده و به شکل سکویی دیواره دار بلند در وسط ایوان قرار گرفته است . این تخت بر پایه داستان  تخت حضرت سلیمان که بر روی دوش دیوان و پریان قرار داشته، ساخته شده است.طراحی تخت توسط استاد میرزا بابای شیرازی نقاشباشی دربار قاجار انجام شده و حجاری آن تحت سرپرستی استاد محمد ابراهیم اصفهانی و استادان دیگری چون استاد محمد حسین ، استاد محمد باقر ، استاد مرتضی و استاد غلامعلی به انجام رسیده است.ارتفاع تخت از کف ایوان حدود یک متر است و از 65 قطعه مرمر بزرگ و کوچک (5 قطعه سنگ مرمر صاف به ضخامت 12سانتی که از زیر به یکدیگر وصل شده پله ها 7 قطعه،  طارمی ها 21 قطعه، پایه ها و ستونها و مجسمه های حامل تخت  21 قطعه، مجسمه های کوچک دور تخت 12قطعه) ساخته شده و از چهار طرف بر دوش 3دیو و 6فرشته یا انسان قرار گرفته است.

در وسط دو پله که در سطح عمودی پله ها اژدها و در طرفین نخستین پله مجسمه 2شیر حجاری شده است.دور تا دور تخت دارای کتیبه هائی می باشد که درون هر یک از آنها یک بیت یا مصرع از دو قصیده فتحعلی خان صبا (ملک الشعراء) در مدح فتحعلی شاه و وصف تخت مرمر سروده شده و به قلم نستعلیق استاد مهدی تهرانی ملک الکتاب سلطانی نوشته شده است.

خلوت کریمخانی

نائی سرپوشیده و ستون دار بصورت ایوان سه دهنه ئی وجود دارد که در وسط آن حوض جوشی ساخته شده و آب قنات شاه از میان آن بیرون جسته و در باغهای سلطنتی جریان می یافت.

راه عبور از اندرون و باغ گلستان به دیوانخانه و تالار تخت مرمر سابقا از این محل بود ولی در زمان ناصرالدین شاه به سبب تغییر وضع ساختمانها آن معبر مسدود گردید.

ین قسمت از کاخ گلستان که جلو خان یا خلوت کریمخانی نامیده می شود چنانکه از نامش پیداست از دو نظر از محلهای قدیمی و تاریخی به شمار می رود یکی به سبب اساس بنای آن که در زمان کریمخان نهاده شده و دیگر به علت ستم و عمل ناجوانمردانه ئی که آغا محمد خان قاجار در این محل با استخوان های پوسیده کریمخان زند روا داشته بود.

در سال 1206 ه.ق و به دستور آغا محمد خان بقایای جسد کریمخان زند را از عمارت کلاه فرنگی(محل کنونی موزه پارس در شیراز) به تهران حمل نموده و در زیر پله های همین خلوت کریمخانی که محل عبور و مرور روزانه او بود دفن نمودند بهرحال استخوانهای آن پادشاه کریم النفس سالها لگد کوب قاجاریه بود و درباریان متملق آن زمان در گذاشتن پای بر سر وسینه وکیل الرعایا بر یکدیگر سبقت می جستند و معروف است که خود آغا محمد خان قاجار با نوک شمشیری که بر کمر داشت چند ضربه ئی نیز بر خاک می نواخت .

پس از آغا محمد خان این قسمت از بناهای سلطنتی بر اثر تغییراتی که چندین بار در زمان ناصرالدین شاه داده شد تبدیل به محوطه کوچکی بنام حیاط کریمخانی گردید و به وسیله نرده های آهنی از باغ گلستان جدا شده بهمان صورت باقی ماند و به علت صفا وآرامشی که داشت گاهی ناصرالدین شاه در این گوشه دنج به تنهائی در کنار حوض آن به استراحت پرداخته قلیانی می کشید.

در حال حاضر دو اثر شاخص هنری در خلوت کریمخانی قرار گرفته اند :

- سنگ مزار ناصرالدین شاه

- تخت فتحعلی شاهی

سنگ مزار ناصرالدین شاه که پیش از این در آستانه مبارکه عبدالعظیم و بر روی مزار ناصرالدین شاه قرار داشته در اوایل انقلاب از شاه عبدالعظیم به کاخ گلستان منتقل و بعد از 17 سال در خلوت کریم خانی نصب گردید

در قسمت جنوبی خلوت کریم خانی و در کنار سنگ قبر ناصرالدین شاه تختی از جنس مرمر قرار گرفته که با توجه به مستندات موجود در مرکز اسناد تصویری کاخ گلستان در دوره قاجار مدتی مقابل عمارت خروجی و بادگیر قرار داشته و در دوره پهلوی دوم به این مکان انتقال یافته است .  اشعار پیرامون تخت تعلق آن را به زمان فتحعلی شاه نشان می دهد (...خدیو شش جهت فتحعلی شاه ).


در ضلع شمال غربی باغ گلستان از خلوت کریمخانی که بگذریم به اتاق موزه یا تالار سلام  یا تالار تاجگذاری می رسیم . این تالار از همان آغاز کار به منظور تشکیل موزه بنا گردیده بود ولی سپس بعلت نقل تخت سلطنتی از موزه قدیم و تالار آینه بدین ساختمان و برگزاری سلام های خاص در آن کم کم به نام تالار سلام به خود گرفت .

پیش از آنکه این تالار و تالار آینه که در جنب آن است احداث شود در محل آنها عمارتی وجود داشت که تالار الماسیه نامیده می شد و پیش از آنکه تالار الماسیه هم ساخته شود محل آن دیواری بود که عمارت آصف الدوله و سالار را از باغ گلستان جدا می ساخت .

نخستین موزه سلطنتی و دولتی در ایران که توسط ناصرالدین شاه تاسیس گردید در داخل عمارات سلطنتی و در یکی از تالارهای وسیع عمارت خروجی گلستان بود که بنای آن بین شمس العماره و گوشه شمال شرقی باغ قرار داشت ولی بعد ها شاه بر اثر مسافرت به اروپا (1290 ه.ق)و دیدن موزه ها و گالری ها بزرگ کشورهای غربی تصمیم گرفت که او نیز موزه ای شبیه به موزه های اروپائی در ارگ سلطنتی تاسیس و ایجاد نماید . بهمین منظور پس از بازگشت به ایران دستور داد که عمارات قدیمی سمت شمال باغ گلستان را خراب کرده اتاق موزه وسرسرا وحوضخانه و ملحقات دیگر آن را ساختند که اینک تقریباهمگی باقی هستند .

معماری اتاق موزه (تالار سلام ) تالار آینه و سرسرا و حوضخانه های مربوط به آنها یعنی نگارخانه فعلی و موزه مخصوص بوسیله حاجی ابوالحسن معمار نوائی ملقب به معمار باشی یا صنیع الملک اصفهانی و با مباشرت بنائی میرزا یحیی خان معتمد الملک–یحیی خان برادر میرزا حسین خان سپه سالار صدر اعظم ناصرالدین شاه و بانی مسجد سپه سالار و چهارمین شوهر عزه الدوله خواهر ناصرالدین شاه قاجار بود- وزیر بنائی بوده است .چنین پیداست که بنای تالار موزه و دیگر قسمت های آن در سال 1293 ه.ق اتمام یافته ولی آرایش و تنظیم تالار موزه و چیدن اشیاء و آثار و نصب تابلوها و غیره سالها طول کشیده و بالاخره در سال 1296 ه.ق تقریبا به پایان رسیده است .

از قرار در تنظیم موزه و تعیین محل اشیاء و آثار و جواهرات و تابلوها خود ناصرالدین شاه نیز شرکت کرده و در آرایش تالار دخل و تصرف می نموده و تا چندین سال این کار همچنان ادامه داشته و شاه اوقات فراغت خود را صرف ترتیب موزه و بخصوص جواهرات آن میکرده است .

بنجامین نخستین سفیر آمریکا در ایران در کتاب خود به نام ایران و ایرانیان که مربوط به فاصله سال های 1300 ه.ق تا 1301 ه.ق است می نویسد : 

" ... عالی ترین قسمت عمارات سلطنتی ناصرالدین شاه همان تالار سلام است که از نظر ابعاد و جلال و شکوه خود یکی از عالیترین تالارهای دنیاست . سقف و دیوارهای آن بوسیله گچ بری تزئین گردیده است نظیر همان گچ بری هائی که در کاخ الحمراء نیز دیده می شود . کف تالار بوسیله کا شیهائی که با نقوش زیبا بصورت موزائیک درآمده مفروش شده است در وسط تالار میز بسیار بزرگی قرار دارد که تمام قسمت های آن بوسیله ورقه های زرین پوشیده شده و در دو طرف تالار صندلیهای دسته دار که آنها نیز از ورقه های طلا پوشیده شده اند چیده شده است ...."

در اوایل تاسیس موزه جدید علاوه بر نمایش آثار هنری ایران و اروپا و هدایائی که سلاطین کشورهای خارج برای شاهان ایران فرستاده بودند و اسلحه و زره شاهنشاهان سابق و آثار تاریخی و تابلوها و گلدانها و چلچراغها و ساعتها و مجسمه ها و غیره که بر روی میزها و پایه ها و برروی میزها و پایه ها و برروی دیوارها قرار گرفته بودند ، قسمت اعظم جواهرات پیاده و اشیاء و وصله های جواهر نشان سلطنتی نیز در تالار موزه در داخل قفسه های شیشه ای به معرض تماشا گذاشته شده بود که اینک همه آنها در بانک مرکزی ایران خود مخزن و موزه مستقل و بزرگی را تشکیل داده اند .

در ضمن قابل ذکر است که آخرین رویداد هائی که به نوعی در تاریخ این تالار ثبت گشته اند  شامل تاجگذاری پهلوي اول ( 4 ارديبهشت 1305 ه.ش ) و پهلوي دوم ( 4 آبان 1346  ه.ش ) می باشد . 

تالار اینه

این تالار در غرب تالار سلام و چسبیده به آن و در بالای سر در و ایوان سنگی جلو سرسرای کاخ قرار دارد و یکی از تالارهای مشهور کاخ گلستان است. پیش از آنکه این تالار ساخته شود در محل آن کلاه فرنگی چهلستون چوبی قرار داشت و پیش از آن نیز عمارتی بنام الماسیه وجود داشت .

تالار آینه همزمان با تالار سلام ( حدود سال 1291 ه.ق ) ساخته شده و اصولا جزو بنای موزه جدید محسوب میگردیده است و در آغاز انتقال اشیاء وآثار موزه قدیم به موزه جدید این تالار به تخت طاووس و تاج کیانی اختصاص داشت . طرح و معماری تالار سلام و تالار آینه و سرسراها و حوضخانه های مربوط به آن بوسیله حاجی ابوالحسن معمار باشی عهد ناصرالدین شاه ملقب به صنیع الملک انجام گرفته و مباشرت بنائی آن با میرزا یحیی خان معتمد الملک وزیر بنائی بوده است .

ساختمان تالار با آن که در حدود سال 1294 ه.ق پایان یافته بود ولی تزئینات و آینه کاریها و گچ بریهای آن تا سال 1299 ه.ق ادامه داشته است.

شهرت عمده تالار آینه علاوه بر موقع و تزینات آن بیشتر بواسطه تابلو رنگ و روغن معروفی است که مرحوم میرزا محمد خان کمال الملک غفاری به سال 1309 ه.ق از آن تهیه کرده که اینک در تالار سلام کاخ گلستان محفوظ است .

شمس العماره

شمس العماره یکی از بناهای مرتفع و مشخص و جالب تهران قدیم است . گویا ناصرالدین شاه قبل از سفر اروپا بر اثر دیدن تصاویر بناها و آسمان خراشهای کشورهای غربی تمایل پیدا می کند بنای مرتفعی نظیر بناهای فرنگستان در پایتخت ممالک محروسه خود ایجاد نماید تا از بالای آن خود و زنانش بتوانند منظره شهر تهران و دورنمای اطراف را تماشا کنند .

شاه در حدود سال 1282 ه.ق این قصد خود را با دوستعلی خان نظام الدوله معیرالممالک در میان می نهد و او را برای ساختن چنین بنائی در سمت شرقی ارگ سلطنتی مامور می کند.

معیرالممالک بزودی بوسیله استادان و معماران ماهر آن زمان مانند علی محمد کاشی طرح عمارت را ریخته و پی کنی آنرا شروع می کند. ساختمان آن پس از دو سال یعنی در سال 1284 ه.ق بپایان می رسد و آنرا شمس العماره نامیده تاریخ بنایش را بحساب جمل "کاخ شاهنشاه" می یابند.

شمس العماره هم از نظر نقشه و شکل ظاهری و هم از نظر آرایش داخلی یکی از بناهای تاریخی و زیبا و جالب تهران است و آینه کاریها و نقاشیها و گچ بریهای ازاره ها و دیوارها و سقف های آن از حیث نمایش شیوه های مختلف و متنوع تزئینات داخلی بناها در ایران بی نظیر است.

لازم به ذکر است این بنای در پنج طبقه و با سرمایه معیرالممالک ساخته شد و مخارج آن از هر جهت با اثاثه و فرش و غیره به چهل هزار تومان بالغ گردید .

بادگیر

عمارت بادگیر در زمان فتحعلی شاه در ضلع جنوبی باغ گلستان ساخته شده ولی در زمان ناصرالدین شاه توسط حاج علیخان حاجب الدوله تصرفات عمده ئی در آن انجام گرفت و بشکل امروزی درآمد وحتی این تغییرات و تصرفات در سالهای بعد نیز ادامه یافت .

با مقایسه تابلوهای آبرنگ بسیار زیبائی که محمود خان ملک الشعراء در سالهای 1278 و 1281 ه.ق از این عمارت نقاشی کرده و عکسهائی که بعد ها ازآن گرفته شده است می توان چگونگی بعضی از این تغییرات را معلوم داشت .

عمارت بادگیر گذشته از گوشواره های زیبا و بالاخانه ها و دهلیزها دارای تالار بزرگی است که ارسی ها و ستونها و دیواره ها و سقف آن تماما با نقاشی و زرنگاری و آینه کاری و گچ بری و منبت کاری و مرمر پوشیده شده و از این حیث یکی از تالارهای پر کار و زیبا و جالب عمارت سلطنتی قدیم بشمار می رود .

تالار شاه نشین این بنا که بخش اصلی عما رت ( از دو طرف توسط هشتی ها ) می باشد، مزین به نه ارسی زیبا است . تزئینات دیگر عبارتند از : دو ستون گچی مار پیچ نقاشی شده به سبک دوره زندیه ، ازاره های مرمرین نقاشی شده ، کفپوش معرق هفت رنگ با طرح بته جقه و زرد رنگ و دیوارها و سقف آینه کاری و نقاشی شده است.

در زیر تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسیعی وجود دارد ( عکسخانه فعلی ) که در چهار گوشه آن چهار بادگیر بلند از کاشی های معرق آبی و زرد و سیاه با قبه های زرین قرار گرفته و هوای حوضخانه و تالار و اتاقها بوسیله آنها بخوبی خنک می شود.پادشاهان قاجار معمولا اگر در ایام تابستان در تهران بودند و به ییلاق نمی رفتند از این حوضخانه استفاده می کردند و تاج گذاری مظفرالدین شاه (1313 هجری قمری) نیز که مصادف با تابستان و گرمای شدید تهران بود در تالار همین عمارت بر روی تخت طاووس برگزار گردید .

بنا بر نوشته معیر الممالک در زمان ناصرالدین شاه در حوضخانه این عمارت " انواع طیور زیبا ..... رها کرده بودند ، در یک طرف عمارت مزبور نیز لانه و قفس هائی ساخته و پرندگان بسیار از هر قبیل در آن گرد آورده بودند و گاه هنگام دانه دادن به آنها شاه آمده به تماشا می ایستاد و با همراهان سخن از صید طیور و طرز بدام آوردن آنها می راند " .

تالار الماس

در سمت جنوبی محوطه باغ گلستان بعد از عمارت بادگیر تالار الماس قرار دارد که از قسمت های قدیمی و کهن ارگ سلطنتی است .

بنیاد و اساس این تالار در زمان فتحعلی شاه نهاده شده و شکل و تقسیمات و درها و پله ها و مقرنس کاری های آن شیوه ساختمانهای زمان او را دارد ولی در زمان ناصرالدین شاه تغییراتی در ظاهر و تزئینات آن داده اند. این بنا بمناسبت آینه کاریهای داخلیش بنام الماس خوانده شده و شامل یک تالار بزرگ و اتاقهای گوشواره و دهلیزها و بالاخانه ها و پستوهای متعددیست .

در زیر تالار نیز حوضخانه یا زیرزمین وسیعی وجود دارد . در سه طرف تالار بالاتر از رفها بسبک بناهای عهد فتحعلی شاه سه ایوانچه آینه کاری مقرنس و طاقنماهای باریک و کشیده ساخته شده و سمت شمالی تالار با ارسی های بزرگ که دارای شیشه های رنگین زیبائی است پوشیده شده است .

اغلب طاقها و طاقنما های جناغی این تالار را مانند بسیاری از طاقهای دیگر کاخ گلستان در عهد ناصرالدین شاه به طاقهای قوسی یا رومی تبدیل کرده و دیوارهای تالار را با انواع کاغذ دیواری خارجی پوشانیده اند .

قدیمیترین اثر در تالار مقرنسهای آینه کاری شده ایوانچه سمت جنوبی تالار است که از بقایای آثار عهد فتحعلی شاه است .

موزه ملی ایران یا موزه ایران باستان در خیابان امام خمینی تهران در مجموعه تاریخی باغ ملی، نبش خیابان پروفسور رولن و خیابان سی تیر واقع شده است. موزه ملی ایران مجموعه ‌ای از گنجینه آثار تاریخی و پیش از تاریخی ایران است. موزه ملی ایران شامل دو ساختمان مجزا به نام های موزه ایران باستان با تاریخ گشایش ۱۳۱۶ و موزه دوران اسلامی با تاریخ گشایش ۱۳۷۵ می‌باشد.

اندیشه تأسیس و فعالیت موزه، در بطن تفکرات و تحولات سال‌های دهه 1300 و 1310 شکل گرفت. به مهندس معمار فرانسوی ـ که از سال 1308 هجری شمسی در استخدام دولت وقت ایران بود ـ ماموریت داده شد تا نقشه نخستین موزه علمی ایران را طراحی کند، در نهایت، ساختمان موزه ایران باستان به سبک معمـاری ایرانی با سردر ورودی مشابه ایوان بلند طاق کسری مطلق به دوره ساسانی و با آجرهای قرمز رنگ بر اساس طرح مهندس معمار فرانسوی و با معماری حاج عباس قلی معمارباشی در سـال 1314 هجـری شمسی آغاز شـد و پس از 2 سال مورد بهره برداری قرار گرفت.

موزه ملی ایران با قدمتی حدود 8۰ سال، نه تنها بزرگترین موزه باستان شناسی و تاریخ ایران است بلکه از نظر حجم، تنوع و کیفیت آثار جزء یکی از چند موزه بزرگ جهان نیز محسوب می‌شود. این موزه در فرهنگ موزه داری ایران به عنوان موزه مادر محسوب می‌شود.

موزه ملی ایران شامل دو ساختمان مجزا به نام‌های “موزه ایران باستان” و “موزه دوره اسلامی” است. این موزه با زیر بنایی در حدود بیست هزار متر مربع در زمینی به مساحت ۱۸۰۰۰ متر مربع و با حدود سیصد هزار شی باستانی مهمترین موزه کشور محسوب شده و در رابطه با فرهنگ وهنر ایران غنی ترین موزه جهان به حساب می‌آید. موزه ملی ایران مهمترین موزه کشور در خصوص نگهداری، نمایش و پژوهش مجموعه ‌های باستان شناختی ایران است. گستردگی و تنوع مجموعه اشیا موجود در موزه به گستردگی جغرافیایی کشور و دوران های متعدد پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی است که انسان در این سرزمین زیسته و آثاری از خود بجای نهاده است.

موزه ملی ایران آثار مربوط به دوران مختلف پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی ایران را در خود جای داده‌است که قدیمی‌ترین اثار آن حدود هشتصد هزار سال قدمت دارد. از آنجا که فرهنگ، هنر و تمدن ایران همواره در تمام دوره‌ها با هویت ایرانی بدون وقفه راه تکامل را پیموده‌است، لذا آثار به نمایش در آمده در این موزه، جدای از تمامی خصوصیات منحصر به فرد هنر خود از این ویژگی نیز برخوردارند. موزه ملی ایران همواره در انجام مسئولیت خود برای معرفی بهتر تمدن و فرهنگ ایرانی گام برداشته ‌است و در این ارتباط برگزاری نمایشگاه های مختلف داخلی و خارجی، چاپ بورشور، بولتن، کاتالوگ و غیره را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده‌ است.

همانطور که گفته شد موزه ملی ایران شامل دو ساختمان مجزا و ۱۳ بخش مختلف است. این بخش‌‏ها شامل آثار پیش از تاریخ، تاریخی، اسلامی، مهر و سکه، مرمت، کتبیه‌‏ها، کتابخانه و مرکز اسناد، پژوهشی تاریخ هنر ایران، پژوهشی تاریخ تمدن ملل، عکاسی، روابط عمومی و روابط بین‌‏الملل و پایگاه اطلاع رسانی و حفاظت فیزیکی می‌‏باشد.

ـ موزه ایران باستان :

موزه ایران باستان در سال 1316، رسماً بازگشایی شد. همانطور که عنوان شد، موزه ایران باستان در واقع موزه باستان شناسی، با اهداف معرفی غنای تاریخی – فرهنگی ایران است، و به همین دلیل به عنوان موزه مادر در کشور، وظیفه غنی سازی سایر موزه های باستان شناسی ایران را برعهده دارد.

سالن موزه ایران باستان دارای مجموعه‌های غنی از آثار باستان شناسی است که کهنترین آنها مربوط به دوره پارینه سنگی (بین یک میلیون تا حدود ۱۲ هزار سال پیش) و جدید ترین آثار آن مربوط به دوره ساسانی با قدمت بیش از ۱۵۰۰ سال است. در این سالن از دوره‌های مختلف پیش از تاریخ و تاریخی آثار منحصر بفردی دیده می‌شود.

در عین حال به دلیل غنای برخی از مجموعه های موزه، بخش های فرعی بطور کمابیش متصل در سالن موزه ایران باستان فعالیت می کند، از جمله بخش مهر( و سکه) و بخش برنزهای لرستان با تکیه بر مدارک باستان شناختی، پیشینه حضور انسان فرهنگی، و فرهنگ جوامع انسانی در ایران، به دوره کهن سنگی قدیم باز می گردد.

در موزه ایران باستان دو بخش اصلی وجود دارد که متناسب با تقسیم بندی ادوار فرهنگی و گاهنگاری مصوب باستان شناختی، تحت عنوان بخش پیش از تاریخ و بخش تاریخی معرفی شده است.

قدیمی ترین ابراز و آثار فرهنگی بدست آمده از گروه های انسانی این دوره در ایران، مربوط به حدود 250000 تا 1000000 سال پیش است که از مناطق کشف رود خراسان، گنچ پرگیلان، هلیلان لرستان، ماهی دشت کرمانشاه و… بدست آمده است.

مهمترین آثار فرهنگی برجای مانده از این دوران در ایران و در تمامی نقاط جهان، ابزارهای سنگی است. این دوره، معرف فرهنگ هایی است که تقریباً بطور کامل وابسته به محیط زیست خود بوده اند. جوامع و گروه های انسانی که جهت تامین معیشت خود، از طریق جمع آوری خوراک و شکار، در محدوده های مشخص جغرافیایی در تردد بوده اند. فرهنگ هائی که فاقد مساک دائمی و معماری بوده و فرمول معیشتی آنها، تهیه و مصرف بوده است.

برج میلادتهران،که در جای جای آن ، هنر و معماری ایران اسلامی نمایان است و با عظمت بر فراز تهران قد برافراشته است.

 نگاهمان را که به بلندای این شاهکار ۴۳۵ متری معطوف می‌کنیم، اُبهت و عظمت ششمین برج بلند تلويزيوني و مخابراتي دنيا بیشتر درک می شود. این سرو سرفراز و این نشانة پیشرفت و پویایی، مجموعه‌ای است بزرگ و سِترگ که در دل خود سازه‌های متنوع فنی و فرهنگی را جای داده و مرکز بی ‌بدیل فرهنگی، گردشگری جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آید.

در مطالعات اوليه ی برج ميلاد، ۲۱ نقطه از تهران براي احداث برج مورد مطالعه قرار گرفت كه از میان آنها چهار نقطه و در نهايت تپه هاي كوي نصر انتخاب و طراحي معماري آغاز شد.

وزن تقريبي برج حدود ۱۵۰ هزار تن، بيشترين قطر سازه رأس ۶۰ متر در ارتفاع۲۸۰ متري، حجم بتن‌ريزي كل پروژه حدود ۶۳ هزار متر مكعب و حجم شيشه مصرفي حدود ۱۷ هزار متر مربع است.»

 

 كاربري برج، تسهيل و گسترش ارتباطات بي‌سيم در سطح تهران، بهينه‌سازي و گسترش پوشش راديو و تلويزيون، ايجاد زير ساخت‌هاي تلويزيوني ديجيتال، هواشناسي، كنترل ترافيك و گردشگری است. به راستی که برج میلاد تهران تولد یک رویاست.

این برج ششمین برج مخابراتی در دنیا محسوب می شود و طول آنتن آن 120 متر است.

در ارتفاع 278 متری سکوی دید باز وجود دارد.

نکته قابل توجه آسانسورهای مجموعه است که چهارمین آسانسور پرسرعت دنیا محسوب میشود و سرعت آن 7 متر بر ثانیه است.

موزه جواهرات:

جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شده‌اند. محتويات اين گنجه‌ها بسيار متنوع بوده و بطور عمده شامل انواع زيورآلات تزئينی، انواع تاج و نيمتاج، انواع جقه (پيش‌کلاه)، گلدان، سرپوش‌های غذا، قليان، آينه، تنگ‌های مينا، شمعدان، فيروزه، شمشير، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفيه‌دان، اشيای آراسته به ياقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سينه، مرواريد و... است.    

الماس معروف به دريای نور

شايد اين الماس در ميان جواهرات ملی ايران، مقام اول را دارا باشد. اين الماس معروف و الماس کوه نور، ظاهراً به علت قرابت نام، پيوسته يک زوج به شمار می‌آمده اند، در حالی که از نظر تراش و رنگ هيچ وجه مشترکی با يکديگر ندارند. هر دو گوهر از آن نادر شاه بود، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعداز احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی، ملقب به شير پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. اين گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسيله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه ويکتوريا هديه گرديد. هم اکنون نيز اين گوهر در تاج ملکه اليزابت، مادر ملکه فعلی انگلستان، نصب است.

الماس دريای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ ميرزا رسيد، سپس به دست اميرعلم خان خزيمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگاميکه لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به گنجينه جواهرات قاجار منتقل گشت.

ناصرالدين شاه معتقد بود اين گوهر يکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسيار به اين گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سينه خود نصب می کرد و حتی توليت دريای نور را منصبی مخصوص قرار داد و اين افتخار مهم را به اعيان و بزرگان کشور محول می داشت.

دريای نور بعدها داخل موزه دولتی گرديد و اينک زينت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دريای نور 182 قيراط است و رنگ  آن صورتی است که کمياب‌ترين رنگ الماس است.

در سال 1344، هنگام بررسی جواهرات ملی توسط دانشمندان کانادايی، درباره اين گوهر نکته بسيار جالب توجهی کشف شد:

تاورنيه، سياحتگر و جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به وزن 242 قيراط سخن می گويد و اشاره می کند در سال 1642 ميلادی آن را در شرق ديده است و نقشه و اندازه های آن را نيز در کتاب شرح می دهد و آن را Grand Table Diamante ( الماس يا لوح بزرگ ) می نامد. رنگ و شکل اين الماس توجه دانشمندان کانادايی را جلب کرد و ايشان معتقدند الماس دريای نور و نورالعين در اصل يک قطعه الماس بوده و بعداً آنرا به دو تکه قسمت نموده اند که تکه بزرگ آن دريای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قيراط است، نظورالعين ناميده شده و در حال حاضر در وسط نيم تاج شماره 2 گنجه 26 قرار دارد.

تاج پهلوی

تاج مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی. اين تاج از طلا و نقره ساخته شده و آراسته به الماس های برليان بسيار اعلاء، تخمه های درشت زمرد، ياقوت کبود ومرواريد است. کلاه تاج ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خياره در چنگ نشانده، قرار دارد.

تاج، در چهار طرف، دارای چهار کنگره پله پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زير کنگره پيشين آن، خورشيدی زرين با شعاع های الماس نشان و تخمه الماس زرد درشت نصب شده است و در پشت همين کنگره، جقه پايه دار اسليمی و در پشت آن پر قو قرار دارد.

شمار گوهرهای نشانده شده بر تاج چنين است:  3380 قطعه الماس به وزن 1144 قيراط، 5 قطعه زمرد به وزن 199 قيراط  و 2 آنه، 2 قطعه ياقوت کبود به وزن 19 قيراط و 368 حبه مرواريد غلطان جور. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، با هم، 444 مثقال، يعنی در حدود دو کيلو و هشتاد گرم است.

تاجی که قبلاً در تاجگذاری های دوران قاجار، به کار می رفت، تاج کيانی بود، ولی رضاخان پهلوی مايل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از اين روی، در سال 1304 خورشيدی، گروهی از جواهرسازان ايرانی، زيرنظر سراج الدين جواهری، جواهرساز معروف قفقازی و جواهرساز امير بخارا که از روسيه به ايران مهاجرت کرده بود از گوهرهای منتخب، تاج مزبور را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی، برای تاجگذاری های خود از آن استفاده کرده اند.

جقه نادری

جقه نادری، آراسته به الماس و زمرد، که در وسط آن يک تخمه زمرد دامله درشت خوشرنگ نصب شده است. در زير جقه، سه آويز زمرد خوشرنگ امرودی آويخته شده است. قسمت بالای جقه، هفت شقه است و در دو طرف شقه ها نيز دو ريسه و برگ و گل الماس نشان ساخته اند و از نوک شقه های جقه، دو آويز زمرد بسيار اعلای سعيدی امرودی آويخته شده است. در بالای تخمه وسط، هلال الماس نشان و در پايين، در دو سو، شبيه درفش، طبل، لوله توپ و سرنيزه روی زه زين نصب شده است. پارچه درفش به سه رديف ياقوت، الماس و زمرد کمرنگ تقسيم شده است. تمام جقه، آراسته به الماس های فلامک خوش آب و درشت و ريز است. رضاخان پهلوی، از جقه مزبور گاهی استفاده می کرد. وزن جقه 33 مثقال و 16 نخود است.    

تاج کيانی

تاج فتحعلی شاه، معروف به تاج کيانی، که آراسته به الماس، زمرد، ياقوت و مرواريد است. اين تاج در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطين قاجاريه قرار گرفت.

اين تاج اولين تاجی است که پس از دوران شاهنشاهی ساسانی به اين صورت ساخته شده است.    

کره جواهرنشان

اين کره در سال 1291 هجری قمری، به دستور ناصرالدين شاه، توسط گروهی از جواهرسازان ايرانی به سرپرستی ابراهيم مسيحی از جواهرات پياده ای که در خزانه موجود بود، ساخته شد. وزن خالص طلای به کار رفته در اين کره  34 کيلوگرم و وزن جواهرات آن 3656 گرم است. تعداد کل جواهراتی که در روی کره نصب شده، بالغ بر 51366 قطعه است. پيدا کردن کشورهای مختلف در ميان برق سنگهای گوهرها کار مشکلی است، زيرا به نظر می آيد مهارت سازنده آن در جواهر سازی، بيش از نقشه کشی بوده است. درياهای روی کره به وسيله زمرد و خشکی ها به وسيله ياقوت نشان داده شده است. آسيای جنوب شرقی، ايران و انگلستان با الماس، هندوستان با ياقوت روشن و آفريقای مرکزی و جنوبی با ياقوت کبود مشخص شده است. خط استوا و ساير خطوط جغرافيايی با الماس نشان داده شده است. قطر کره تقريباً دو پا (66 سانتيمتر) است و روی پايه ای که تماماً از طلای آراسته به جواهرات است، قرار دارد.    

تخت طاووس (تخت خورشيد)

به فرمان فتحعلی شاه در سال 1216 هجری قمری، تختی عظيم و مجلل به مباشرت نظام الدوله محمدحسين خان صدر اصفهانی فرمانفرمای اصفهان با جواهر و طلای موجود در خزانه ساخته شد و به مناسبت نقش خورشيد مرصعی که در صدر تخت تعبيه شده است به نام تخت خورشيد معروف گرديد.

تخت خورشيد سالها به همان نام ناميده می شد تا اينکه فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله ازدواج نمود. از همان زمان به مناسبت نام او، تخت به نام طاووس مشهور شد. بعضی از ايرانيان می پنداشتند که تخت مذکور همان "تخت طاووس" هند است و با مقايسه و توصيفی که تاورنيه از تخت طاووس کرده و آنچه خود از تخت طاووس موجود ديده و استنباط کرده به اين نتيجه رسيده که ادعای مدعيان باطل است و برای اطمينان و تأييد نظر خود با ناصرالدين شاه مذاکره و از ايشان استفسار کرده و مطمئن شده است تخت طاووس به امر فتحعلی شاه ساخته شده و به نام همسر او طاووس خانم، تخت طاووس ناميده شده است. پس از درگذشت فتحعليشاه، سالها بعد ناصرالدين شاه که در ضبط و ربط جواهر و نفايس سلطنتی، عنايت خاص داشت دستور داد تا تخت ياد شده را تعمير کرده و تغييراتی جزئی در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کيفيت تعمير تخت به امر ناصرالدين شاه است، در کتيبه اطراف تخت به خط نستعليق خوش در مصراعهای مجزا از يکديگر روی زمينه زر، به مينای لاجوردی نگاشته شده است. اين مصراع ها فعلاً مرتب و دنبال يکديگر نصب شده است و پيداست که در تعمير بعدی آنها در جای خود نشانده‌‌اند. تخت مذکور تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری می گرديد. در تاريخ 17/6/1360 به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران انتقال يافت تا همواره با توجه به تجانس اين تخت با جواهرات موجود در خزانه نگهداری شود.