اخبار داخلی /

اصفهان نصف جهان

اصفهان نصف جهان
اصفهان نصف جهان
تاریخ انتشار : 1395/08/23

اِصفَهان شهری باستانی در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. اصفهان، سومین شهر پهناور ایران پس از تهران، مشهد و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است. این شهر در میان سال‌های ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار (پس از دوران سلجوقیان) پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کرده‌است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آن‌ها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیده‌اند. اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و همین‌طور به عنوان پایتخت صنعتی ایران بعد از تهران انتخاب شده است. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پل‌های سرپوشیده، تونل‌های زیبا، کاخ‌ها، مسجدها و مناره‌های منحصربفرد معروف است. این امر باعث شده‌است که در فرهنگ ایرانی اصفهان، نصف جهان لقب بگیرد.

از روزگاران کهن تا کنون به نام‌های: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند صفاهان، صفویان، جی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، اِسپادانا و نصف جهان سرشناس بوده‌است پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در عربی حرف «پ» وجود نداشته به مرور زمان با لهجه و حرف «ص» بصورت «اصفهان» تلفظ گردید.

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و.. در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را اسپهان گفته، سپس معرب شده و به صورت اصفهان درآمده‌است.

این شهر نام‌های کهن‌تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچ‌گونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را به طور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهی‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهی‌ها و به ویژه میان‌رودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمان‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نام‌های مختلف، محل‌های مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پی‌گیری نمود.

جیِ باستانی

بنای اصفهان را به تهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان نسبت داده‌اند. اصفهان در تاریخ قدیم با نامِ گی در پارس علیا معرفی گردیده و نیز از آن، تحتِ عنوانِ گابای یا تابای نیز نام برده شده‌استو این شهر محلِ تقاطعِ راه‌های عمده و اقامتگاهِ سلطنتی پادشاهانِ هخامنشی نیز بوده‌است. استرابون جغرافی دان یونانی، از اصفهان به عنوانِ مرکز کشور ایران نام برده است.

یهودیه

زمانی که کورش بزرگ بابِل را گرفت و یهودیان را از اسارتِ نبوکدنصر شاه بابل نجات داد، شماری از یهودیان به اسرائیل بازگشتند و شماری دیگر از آن‌ها به ایران آمدند و در این منطقه که به دارالیهودیه نامگذاری شد، اسکان یافتند. این منطقه در کنار منطقه جی بود که بعدها این دو منطقه به یکدیگر متصل شد و شهر اصفهان را ایجاد کرد. ابن فقیه همدانی تاریخدان ایرانی قرن دهم میلادی می‌نویسد:

وقتی یهودیان از اورشلیم مهاجرت کردند و از نبوکدنصر فرار کردند، با خود مقداری از خاک و آب اورشلیم را بردند. آنها در هیچ جا ساکن نشدند بدون اینکه قبل از آن خاک و آب آن را مورد آزمایش قرار دهند. آنها اینکار را ادامه دادند تا به شهر اصفهان رسیدند. در آنجا استراحت کردند و خاک و آب آن را آزمایش کردند و آن را مشابه اورشلیم یافتند. وقتی آنجا ساکن شدند شروع به کاشتن در زمین کردند و فرزندان و نوادگان خود را به دنیا آوردند و امروزه نام این منطقه یهودیه است.

از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نمانده‌است که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.

بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دوره اسلامی است. آثاری از تمامی دوره‌های تاریخی پس از اسلام بجا مانده‌است اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دوره سلجوقی و دوره صفوی برجستگی ویژه‌ای دارد، که هر کدام دارای ویژگی‌ها و سبک معماری یگانه خود است.

محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم می‌شود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به دشت سگزی منتهی می‌شود.

این شهر در منطقه‌ای نیمه بیابانی در مرکز ایران و در کنار زاینده‌رود قرار گرفته که از کوه‌های مرکزی ایران در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه می‌گیرد و به باتلاق گاوخونی می‌ریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب می‌شود. زاینده‌رود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوه‌های مرکزی ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان می‌گذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زاینده‌رود می‌باشد. از دیگر مناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان می‌توان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی، یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو و عقاب است.

باغ چهل ستون اصفهان نمونه ‌ای از یک باغ سلطنتی از دوره صفوی است که اکنون آن را کاخ چهلستون یا باغ موزه چهل ستون نیز می نامند کاخ چهلستون در میدان امام حسین خیابان استانداری اصفهان واقع شده و بالغ بر ۶۷۰۰۰ متر مربع مساحت دارد و در ۱۰۵۷ هجری یعنی دوره شاه عباس اول صفوی تاسیس شده و در سلطنت شاه عباس دوم صفوی، ساختمان آن تکمیل شد و در ساختمان موجود مرکزی، تغییرات کلی داده شد و تالار آینه، تالار ۱۸ ستون، دو اتاق بزرگ شمالی و جنوبی تالار آینه، ایوان های طرفین سالن پادشاهی و حوض بزرگ مقابل تالار با تمام تزیینات نقاشی و آئینه کاری و کاشی کاری دیوارها و سقف ها افزوده شد.

یکی از برنامه ‌های شهری دوره شاه عباس اول و پس از انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت در سال1007 هجری قمری، احداث خیابان زیبا و طویل چهار باغ و باغ های متعدد در پیرامون آن بود که طرح آن به وسیله شیخ بهائی ریخته شد. انتخاب فضائی وسیع در مجموعه ای که در آن روزگار (دولتخانه) نامیده می شد و بررسی هایی که برای آینده صورت می گرفت تماما حکایت از ذوق و استعداد و خلاقیت شیخ بهائی دانشمند بلندآوازه صفویه دارد. مجموعه کاخ هایی که شروع آنها (عمارت عالی قاپو) بود تا میدان اصلی و مرکزی چهارباغ عباسی ادامه داشت در این محوطه بزرگ که چند کاخ سلطنتی نیز مستقر بود عماراتی مانند تالار اشرف، جبه خانه، رکیب خانه، کشیک خانه، تالار طویله، کاخ هشت بهشت، توحید خانه و بر خی عمارات دیگر ساخته شد. کاخ چهل ستون در تاریخ 15/10/1310 خورشیدی به شماره 108 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

وجه تسمیه کاخ چهل ستون :

ایوان اصلی بر بیست ستون استوار است بسیاری از محققین وجه تسمیه کاخ را انعکاس بیست ستون بر استخر زیبا و بزرگ عمارت می دانند. البته نقشی که عدد ۴۰ در ادب فارسی دارد (این عدد نشان تعدد و کثرت است) نیز شاید دلیل دیگری بر نامیده شدن عمارت به چهلستون باشد.

ساختمان کاخ چهل ستون :

کاخ چهلستون از نخستین بناهایی است که در آن تزئین وسیع، آینه ‌کاری، نقاشی های بزرگ دیواری و ستون های چوبی، با سرستون های مقرنس به کار رفته است. تمام دیوارها با آینه ‌های قدی و شیشه‌ ها و نقاشی های رنگی و زیبا تزئین شده بوده و همه درها و پنجره‌ها از نوع منبت و خاتم بوده است. مهارت و استادی ایرانیان در طرح این کاخ به خوبی مشاهده می شود که در آن فضای خارج از عمارت با فضای داخل آن، چنان مربوط و هماهنگ است که نمی توان تشخیص داد کجا یکی پایان می یابد و دیگری آغاز می گردد. ایوان اصلی و چشمگیر کوشک با ستون های متعدد که از ویژگی های بنا محسوب می گردند.

معماری این کاخ ترکیبی از هنر معماری چینی و ایرانی و فرنگی است.عمارت چهل ستون مشتمل بر یک ایوان اصلی (بزرگ) به طول 3 متر و عرض 17 متر و ارتفاع 14 متر رو به شرقی ساخته شده است.ستون های ایوان هشت ضلعی از جنس چوب چنار و کاج است.

استخرِ مقابل عمارت به طول 110 متر و عرض 16 متر هم ‌اکنون نیز طراوت و زیبایی خاصی به این کاخ می دهد. در گذشته جهش آب در حوض وسط تالار از دهان شیرهایی که درچهار گوشه حوض قرار داشتند و فواره‌ های سنگی که نقطه به نقطه در جوی کوچک اطراف عمارت قرار داشتند، صفای مخصوصی به این عمارت می ‌داده است. تناسبات استخر مقابل کاخ برای دیدن تصویر کاخ در آب و تیرگی کف استخر به منظور هرچه عمیق‌ تر نشان دادن آن طراحی گشته ‌اند.

ایوان کاخ چهلستون مرکب از دو بخش است یک بخش که بر ۱۸ ستون چوبی و رفیع استوار است چهار ستون وسط که بر روی ۴ شیر سنگی قرار گرفته و حجاری آنها به گونه ای است که دو شیر به یک سر انسان نشان داده می شود. از دهان این چهار شیر آب فوران می کرد و به حوض مرمری تالار می ریخت. قسمت دیگر که کمی مرتفع تر است سردر ورودی تالار را تشکیل می دهد. و در بعضی منابع آن را تالار آئینه نامیده اند. این قسمت بر دو ستون قرار گرفته و سراسر آن مزین به آئینه کاری وسیع و پرکاری است که در آن آئینه های ریز و خوش نقش به صورت معرق در کنار آئینه های قدی و خشتی به کار رفته اند سقف تالار از قاب های چوبی و به اشکال مختلف هندسی ساخته شده اند. تصویر قرینه حوض مرمرین وسط ایوان در تزئینات سقف مشاهده می شود. این قرینه سازی شباهت بسیاری با ایوان عالی قاپو دارد.

تالار مرکزی کاخ که اختصاص به میهمانان خارجی و شخصیت های کشورهای دیگر داشت حاوی نقاشی هایی است که وقایع تاریخی دوران های مختلف را بیان می دارند. این سالن با شکوه که بر گنبدی منقوش استوار است با لچکی های رنگارنگ و طرح های طلایی و شفاف از شاهکارهای هنری آن عصر محسوب می شوند.

نقاشی های کاخ جهل ستون اصفهان :

از ویژگی های بسیار مهم کاخ چهلستون می توان به وجود نقاشی های بسیار زیبای هنرمند عصر صفوی رضا عباسی اشاره نمود که به سبک مینیاتور ایرانی، دیوارهای تالارهای کاخ را تزئین نموده است. هر یک از این نقاشی ها بیانگر دوره ای از حوادث تاریخی در دوران صفوی و افشاریه است که می توان از آن جمله به مجلس پذیرایی شاه طهماسب از همایون پادشاه هند، نبرد چالدران مابین شاه اسماعیل و سلطان سلیم خان امپراطور عثمانی، مجلس پذیرایی شاه عباس اول از فرمانروای ترکستان ولی محمد خان، مجلس پذیرایی شاه عباس دوم از فرمانروای ترکستان ندر محمد خان، جنگ کرنال مابین نادرشاه افشار و محمد شاه گورکانی پادشاه هند و نبرد شاه اسماعیل اول با شیبک خان ازبک اشاره نمود. شایان ذکر است که دو تصویر جنگ های چالدران و کرنال از الحاقات تزئینات این بنا پس از دوران صفوی است که مطابق با شواهد موجود توسط «آقا صادق نقاش» در عصر قاجار به تصویر کشیده شده است. همچنین در بخشی از کاخ برخی نقاشی های متعلق به آنژل و لوگار دو نقاش هلندی که در دوران شاه عباس دوم به ایران و اصفهان آمده بودند به چشم می خورد. در قسمت تحتانی دیوارهای تالار اصلی نیز نقاشی هایی از شخصیت های تخیلی جهت تزئین بنا به تصویر کشیده شده است.

قسمت های دیدنی کاخ چهل ستون اصفهان :

ـ تالار ۱۸ ستون

ـ تالار آئینه

ـ شیرهای سنگی چهار گوشه حوض مرکزی

ـ تزئینات عالی طلاکاری و نقاشی های سالن پادشاهی

ـ تصویری از شاه عباس اول با تاج مخصوص

ـ آثاری مانند سردر مسجد قطبیه و سردرهای زاویه درب کوشک و آثاری از مسجد درب جوباره و مسجد آقاسی که بر دیوارهای ضلع غربی و جنوبی باغ نصب شده است.


سی ‌و سه ‌پل اصفهان یا پل الله ‌وردی خان شاهکارى بى ‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول صفوی است که در در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ واقع شده است این پل به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏ خان بنا شده است از این رو به نام بانى و سازنده آن نیز خوانده مى ‏شود. سی و سه پل اصفهان نزدیک به ۳۰۰ متر درازا و ۱۴ متر پهنا دارد و طولانی ترین پل زاینده رود است که در سال ۱۰۰۵ هجرى ساخته شده است. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است بدین معنا که دو طرف آن از وسطش پست‏ تر نیست.

پل الله وردی خان (سی و سه پل اصفهان) براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده بود. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است. در دوره‌ صفویه‌، مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در کنار این‌ پل‌ صورت‌ می ‌گرفت‌. در این جشن که در 13 تیرماه هر سال برگزار می‌ شد مردم با پاشیدن آب و گلاب روی یکدیگر در این مراسم شرکت می ‌کرده ‌اند.

ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ “خاج‌ شویان” را نیز در محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می ‌کرده ‌اند. پل‌ مزبور یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ در عصر خویش محسوب‌ می ‌شود. از این رو سی و سه پل اصفهان مشهورترین پل ایران محسوب می شود.

این پل اصفهان را به نام هاى : پل شاه عباسى، پل الله وردی خان، پل جلفا، پل چهل چشمه، پل سى و سه چشمه و پل زاینده رود خوانده ‏اند و وجه تسمیه هر یک چنین است : پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون به مباشرت و اهتمام الله وردی خان ساخته شده به پل الله وردی خان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلفا هم گفته‏ اند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و چون هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون ۳۳ دهانه دارد اینک سى و سه چشمه می نامند و سرانجام  چون بر روی زاینده رود این پل قراردارد و بزرگترین پل زاینده رود است آن را “پل زاینده رود” نیز می نامند.

سی و سه پل دارای یک پیاده رو برای گردش در بالا و یک پیاده رو در پایین است. پیاده رو پائین گذرگاه مسقفی است که میان پایه‌های مرکزی پل و به فاصله کمی از بستر رودخانه ایجاد شده است.

از تمام دهنه ‏هاى زیر پل به واسطه درهایى که به هر چشمه گذاشته اند مى ‏توان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمه ‏ها و طاق ها پایین مى ‏روند و همینطور پله هایى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مى ‏نمایند و در دو طرف نرده و محافظى کشیده ‏اند که از پرت شده جلوگیرى مى‏ کنند.

پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان است که در شرق پل الله ‌وردی خان یا همان سی و سه پل اصفهان بر روی رود زاینده رود، در انتهاى شرق خيابان کمال اسماعيل اصفهانى و انتهاى جنوبى خيابان خواجو واقع شده است. پل خواجو یا پل شاهی به دستور شاه عباس دوم در سال 1060 قمری روی ویرانه‌ های پلی از دوره تیموری ساخته شد. طول پل 133متر و عرض آن 12متر، همراه با تزئینات کاشیکاری فراوان از آثار بسیار ممتاز اصفهان است.

پل خواجو در دوره صفویه یکی از زیباترین پل‌های جهان بشمار می ‌رفت. وسط پل، ساختمانی شامل چند اتاق مزین به نقاشی، وجود دارد که این اتاق ‌ها اختصاص به بزرگان و امرائی داشت که به هنگام ایجاد دریاچه مصنوعی مسابقات شنا و قایقرانی را تماشا می ‌کردند. پل خواجو به دلیل معماری و تزئینات کاشیکاری نسبت به سایر پل ‌های زاینده رود برتری دارد. هدف شاه عباس دوم از احداث این پل ارتباط دو قسمت محله خواجو و دروازه حسن آباد به تخت فولاد و راه شیراز بود که به پل حسن آباد و پل شیراز نیز شهرت دارد.

پل خواجو به هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی به خود می گیرد. برای اقامت موقتی شاه صفوی و خانواده او در وسط پل، ساختمان مخصوصی که به نام بیگلربیگی شهرت دارد، بنا شده که هم اکنون وجود دارد و اطاق‌های آن دارای تزئینات نقاشی است. اطراف پل خواجو مانند قدیم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محل گردشگاه عموم مردم است.

اين پل را با اسامى “بابا رکن الدين”، “خواجو”، “گبرها”، “شيراز”، “حسن آباد”، “پل شاهى”، “تيمورى” خوانده ‏اند. اما اين که آن را پل “بابا رکن الدين” گفته ‏اند از اين جهت است که در تخت فولاد که نزديکى جاده قديم شيراز واقع شده قبر و بقعه بابا رکن الدين که از عرفاى معروف زمان خود بوده در آنجا واقع بوده و از اين رو پل به نام او معروف گرديده است. اما ناميدن آن به “پل خواجو” به مناسبت اين است که در مجاورت محله خواجو ساخته شده و “پل شيراز” از اين نظر که نزديک جاده اصفهان به شيراز واقع گرديده و “پل گبرها” از نظر اين که گبرها از اين پل به محله خود مى ‏رفته ‏اند و “پل حسن آباد” از جهت اين که محل خواجو را در قديم حسن آباد مى‏ ناميده ‏اند و اما “پل شاهى” از اين جهت بود که چون شاه عباس دوم در سال يک هزار و شصت، پل را کامل کرد و از هر جهت آراسته گرديد به “پل شاهى” معروف گرديد و “تيمورى” از آن نظر گفته ‏اند که تيمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود که آن پل را بنا کند و بنا کرد.

از مزاياى اختصاصى اين پل سدى بوده که براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته ‏اند که هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه‏ هاى پايين آب بالا مى ‏آمده و حکم درياچه و سدى پيدا مى ‏کرده است و بناى اين سد و درياچه براى اين بوده که منظره عمارات و باغ هاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره درياچه‏اى که با بستن سد ايجاد مى‏گرديد لذت برند.

پل خواجو اصفهان علاوه بر اينکه براى عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود براى تفرج و گردش مردم و پادشاه نيز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانى نقل شده در سال (1060 ه.ق) که پل ساخته شد و به پل شاهى شهرت يافت بعد از تعطيلات نوروز آن سال برحسب فرمان شاه عباس دوم پل را آيين بندى و چراغان کردند و هر يک از غرفه ‏هاى آن را يکى از امراء و بزرگان تزيين نمود و براى جشن مهيا گرديد.